Deutsch Persisch Wörterbuch - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Begriff hier eingeben!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 37 (1558 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
Deutsch Persisch Menu
Ich gehe mal davon aus, dass ... U من فرض میکنم که ...
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
Ich bedanke mich! من تشکر میکنم!
Sag mir Bescheid, um welche Zeit du kommst und ich hole dich von der Endstation ab. U به من بگو کی میرسی و من با تو در ایستگاه آخری ملاقات میکنم.
Bitte sehr! U خواهش میکنم!
Bitte Schön! U خواهش میکنم!
Gern geschehen! U خواهش میکنم!
Ich verlasse dich! U من ترکت میکنم! [در یک رابطه دونفره]
Ich bin stolz auf dich. U من به تو افتخار میکنم.
Ich lebe allein. U من به تنهایی زندگی میکنم.
Hier wohne ich. U اینجا من زندگی میکنم.
Ich wohne noch zu Hause. U من هنوز با والدینم زندگی میکنم.
Bitte entschuldigen Sie die Verspätung. U از تاخیر پیش آمده عذرخواهی میکنم.
In all den Jahren, wo ich Auto fahre, ist mir so ein Verhalten noch nicht untergekommen. U در تمام این سالها که من رانندگی میکنم همچه رفتاری برایم هنوز پیش نیامده است.
Mich überkommt ein Schauder U احساس ترس شدید میکنم..
Ich bekomme eine Gänsehaut. U احساس تنفر یا ترس شدید میکنم.
Ich reiße mir jeden Tag den Arsch auf. U من هر روز کون خودم را پاره می کنم. [سخت کار یا تلاش میکنم.]
Ach, was soll's! U اه مهم نیست! [اه با وجود این کار را میکنم!]
Ich mache das nur für mich und für niemand anderen. U این را من فقط بابت خودم میکنم و نه برای کسی دیگر.
Mir knurrt der Magen. U یکدفعه احساس گرسنگی میکنم.
Ich lasse es drauf ankommen. U من آن را باور میکنم [می پذیرم] [چیزی نامشهود یا غیر قابل اثبات]
Ich glaube, ich kenne das problem. U فکر میکنم، بدونم اشکال کجاست.
Gehe ich richtig in der Annahme, dass ... U آیا درست فکر میکنم که ...
Gehe ich recht in der Annahme, dass ...? U آیا درست فرض میکنم که ...
Ich verbinde Sie jetzt. U شما را الان وصل میکنم. [در مکالمه تلفنی]
Jetzt glaub ich es langsam. U دارم یواش یواش قبولش میکنم.
Ich heiße "Oliver Pit" und wohne in Berlin. U اسم من الیور پیت هست و در برلین زندگی میکنم.
Bitte nehmen Sie Platz! U خواهش میکنم بفرمایید !
Bitte nehmen Sie Platz! U خواهش میکنم روی صندلی بشینید!
Ich denke, das Schlimmste ist überstanden. <idiom> فکر میکنم، بدترین بخشش رو پشت سر گذاشتیم.
Ich werde ihn morgen anrufen - oder nein, ich versuch's gleich. U من فردا با او [مرد] تماس خواهم گرفت - پس ازفکربیشتری، من همین حالا سعی میکنم.
Ich arbeite daran. U دارم روش کار میکنم.
Senden Sie mir bitte Informationen zu ... U خواهش میکنم اطلاعات را برایم در مورد ... ارسال کنید.
Ich bin stolz auf dich. U من بهت افتخار میکنم.
Ich gehe davon aus, dass Sie diesen Artikel gelesen haben. U من فرض میکنم که شما این مقاله را خوانده اید.
Ich setze voraus, dass Sie diesen Artikel gelesen haben. U من فرض میکنم که شما این مقاله را خوانده اید.
Ich arbeite in einer Bank, genauer gesagt in der Melli Bank. U من در بانک کار میکنم یا دقیقتر بگویم در بانک ملی.
Ich wohne [lebe] alleine in der Stadt Halle. من در شهر هاله تنها زندگی میکنم.
Partial phrase not found.
Recent search history Forum search
1این جا کار میکنم
1سلام دوستان این شعرو تقدیم میکنم به همه ی دوستان عزیزم امیدوارم خوشتون بیاد
4کلمه عقل درزبان آلمانی چیست مثلا تو عقل نداری.
4کلمه عقل درزبان آلمانی چیست مثلا تو عقل نداری.
4کلمه عقل درزبان آلمانی چیست مثلا تو عقل نداری.
4کلمه عقل درزبان آلمانی چیست مثلا تو عقل نداری.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Deudic.com